چه کسی مسئول اعاده حیثیت از آموزش و پرورش است؟

علی جعفرآبادی *

رییس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی نسبت به تغییرات ایجاد شده در کتاب پایه هفتم ابتدایی واکنش نشان داد.
جناب دکتر ملکی رییس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی نسبت به تغییرات ایجاد شده در کتاب پایه هفتم ابتدایی واکنش نشان داده است: واکنش سازمان پژوهش به تغییر داستان هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب درسی/ سال آینده متن اصلاح خواهد شد

فرموده اند «این اتفاق مربوط به سال قبل و زمان مدیریت قبلی سازمان پژوهش بوده و در زمان مدیریت بنده این اتفاق نیفتاده است.»

جناب دکتر ملکی
این جمله دو کارکرد کاملا متضاد می تواند داشته باشد: کاهش مسئولیت یا افزایش مسئولیت؟ کدامیک؟ مسئله این است.

بله، شاید مسئولیت شما در این اتفاق تلخ به اندازه آمران و عاملان این تحریف و خیانت نباشد؛ اما به همان میزان که از بارِ مسئولیت شما می کاهد؛ بر آن خواهد افزود، چراکه رییس فعلی سازمان شمایید.

برخی از جرایم، مقطعی و گذرا هستند و برخی مستمر.
فرض کنید من معلم مدرسه ای هستم. به عمد یا سهو شیشه کلاس را می شکنم. مدیر مدرسه تغییر می کند و کلاس را با شیشه ی شکسته تحویل می گیرد. او می تواند بگوید این شیشه در زمان من نشکسته و من فعلا پولی برای تعمیر آن ندارم؛ اما رسیدگی می کنم و ان شاالله درست می شود.
اما اگر من، در مقام معلم، تعدادی از دانش آموزان را در کلاس گروگان گرفتم و مدیر مدرسه در همین زمان تغییر کرد و شخص جدیدی آمد؛ او نمی تواند بگوید این گروگان گیری در زمان من نبوده و من سعی می کنم مراقب چنین اتفاق های ناگواری باشم.
تحریف متون درسی جرمی با تلفات و تبعاتِ مستمر است که استمرار آن بر شمار قربانیان آن خواهد افزود و امروز، مسئولیت رسیدگی به این موضوع به عهده شما؛ بلکه به عهده عالی‌ترین مقام وزارت آموزش‌وپرورش است.
شما باید این موضوع را پیگیری کنید؛ و بدون شک به حمایت قاطع وزیر نیازمندید.
اما با عرض پوزش، باید عرض کنم شما در معرض یک خطای راهبردی هم هستید.

فرموده اید: «برای سال آینده قطعا این متن اصلاح خواهد شد، ما نیز دستور دادیم، این متن به همان متن قبلی و اصیل خودش بازگردد.»

جناب دکتر ملکی
جناب وزیر محترم آموزش و پرورش
متن، کمترین چیزی است که باید به حال قبلی و اصیل خودش بازگردد. موضوع فراتر از این است.
این فرمایش مثل آن می ماند که بفرمایید: از همین امروز بچه های گروگان گرفته شده آزاد خواهند شد و به خانه هایشان باز خواهند گشت… و تمام.
و من به منزله یک شهروند یا یک والد، منتظرم تا شما درباره خاطیان و آمران و عاملان این جنایت توضیح دهید و در خصوص سیاست های پیشگیرانه برای تکرار چنین ماجراهایی توضیح دهید؛ تا بتوانم فردا بچه ام را به مدرسه بفرستم.

چند روز پیش با یکی از نویسندگان مطرح کشور که از قضا نوشته ای از ایشان نیز در کتاب های درسی موجود است صحبت می کردم. نگران بود و ناراحت؛ هم از بدسلیقگی در متنی که از ایشان گزینش و منتشر شده است و هم از این فرجامی که شاید در انتظار نوشته او نیز باشد.
اینکه این اتفاق در زمان مدیریت دکتر ملکی یا وزیر فعلی نبوده اتفاقا مسئولیت ایشان را سنگین تر می کند؛ چرا که پیش‌فرض این است که می توانید آزادانه و با حُریت و بدون ملاحظه و نگرانی به این موضوع رسیدگی کنید.

بهتر از من آگاه هستید که چه باید کرد:

با مردم و مخاطبان تان مستقیم و صادقانه وارد گفتگو شوید؛
ببینید از چه سالی این تغییر رخ داده است؟
امضای آخر را چه کسی پای کتاب گذاشته و آن را راهی چاپخانه کرده؟
متن را چه کسی و به دستور چه کسی تغییر داده؟
گام‌های بعدی را هم بگویم؟
ببینید چه ساز و کاری یا چه اعمال فشارهایی در کار بوده تا مسئولانی که به اندازه کافی صاحب صلاحیت نبوده‌اند در صدر امور قرار گرفته‌اند؟

شبی که فهمیدم در متن زنده یاد نادر ابراهیمی دست برده‌اند؛ برای نوشتن مطلبی با همسر ایشان صحبت کردم. به ایشان گفتم:

تحریفِ نادر، فقط تحریف او نیست. من اگر دانش آموز باشم؛ اولین پرسشی که برایم ایجاد می شود این است:
آیا می توانم به درستی مطالبی که به اسم دین و قرآن و تاریخ و مکتب و مذهب و آرمان و ایمان به دست من می دهند مطمئن باشم؟ یا آنها هم زبانم لال… .
بگذریم که امروز دیدیم تحریف «نادر»، ظاهرا خیلی هم نادر نبوده است.

وزیر محترم آموزش و پرورش
ریاست محترم سازمان پژوهش
شما مسئول هستید تا:
به یک جرمِ با تلفاتِ مستمر پایان دهید؛
و علیه بانیان و آمران و عاملان آن، به منظور بازگرداندن اعتماد عمومی و اعاده حیثیت آموزش‌وپرورش، اقامه دعوا کنید؛
و جدی ترین تدبیرهای پیشگیرانه را برای تکرار این جرایم اتخاذ کنید.

دیدگاه