غیبت سازمان حفاظت محیط زیست در تصمیمگیریهای زیست محیطی
سازمان حفاظت از محیط زیست در یک نشست برای تصمیمگیری درباره محیط زیست غایب بود.
به گزارش جهان مانا ، دهم آبان ماه جاری، امضای ۱۲ قرارداد جمعآوری گازهای مشعل در میادین نفتی با حضور رئیسجمهور و وزیر نفت انجام شد؛ پروژهای با ارزش نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار که میتواند روزانه از انتشار حدود ۳۰ هزار تُن گاز گلخانهای جلوگیری کند. نکته قابل توجه این است که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، بهعنوان نهاد متولی سیاستهای اقلیمی، حتی دعوت هم نشد!
این غیبت بزرگ، نشانهای از جایگاه تضعیفشده سیاستگذاری محیطزیست در دولت آن هم تنها چند روز مانده به برگزاری کنفرانس جهانی تغییر اقلیم سازمان ملل (COP۳۰) در شهر بِلم برزیل ـ است، جایی که قرار است رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دومین سفر خود در رأس هیأتی رسمی به این کشور سفر کند یکی از بزرگترین پروژههای کاهش آلایندگی کشور بدون حضور این سازمان کلید خورد، غیبتی که جایگاه واقعی این نهاد در ساختار قدرت اجرایی را بهروشنی نشان میدهد.
سازمان حفاظت محیط زیست طبق قوانین فرادستی، باید نهاد هماهنگکننده و ناظر اصلی بر اجرای تعهدات اقلیمی کشور باشد؛ اما در عمل، به نظر میرسد نقش آن در سیاستگذاری ملی به حاشیه رانده شده است. حضور پررنگ و رئیس این سازمان در برنامههای استانی یا نشستها و همایش ها و افتتاحیه های نمادین هرچند در جای خود ارزشمند است، اما همزمانی آن با نادیده گرفته شدن در یک پروژه ملی مهم، آن هم در کنار رئیسجمهور و وزیر نفت، نشان میدهد که برخی دستگاههای اقتصادی، این سازمان را شریک راهبردی خود در سیاستهای اقلیمی نمیدانند.
این وضعیت تنها یک بیتوجهی موردی نیست، بلکه نشانهای از ضعفی ساختاری است، سازمان حفاظت محیط زیست هنوز نتوانسته جایگاه خود را بهعنوان بازیگر حاکمیتی و تصمیمساز در ساختار دولت تثبیت کند و از سطح مجری امور خُرد فراتر رود. همین ضعف نهادی باعث شده در حوزههایی چون انرژی، تغییر اقلیم یا توسعه پایدار، نقش این سازمان بیش از آنکه سیاستگذار یا ناظر الزامآور باشد، به نهادی «تبلیغاتی» تقلیل یابد. در آستانه COP۳۰، که کشورهای مختلف میکوشند اقدامات ملی خود را بهعنوان مصادیق تعهد به توافق پاریس به نمایش بگذارند، ایران نیز میتوانست پروژه جمعآوری گازهای فلر را بهعنوان نمونهای از اقدام داوطلبانه ملی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای مطرح کند. اما نادیده گرفته شدن این سازمان در داخل کشور باعث شد این پروژه در سطح بینالمللی هیچ بازتاب اقلیمی نیابد. در همین حال، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در تدارک دومین سفر خود به برزیل در کمتر از یک سال است تا در رأس هیأتی پرتعداد و پرهزینه در اجلاس COP۳۰ شرکت کند؛ اما در داخل کشور حتی در مراسمی با ابعاد اقلیمی و اقتصادی مشابه حضور ندارد. این تناقض، بیش از آنکه نشانهی کمکاری فردی باشد، بازتابی از نادیدهگرفتن سیاست محیط زیست در معادلات کلان حکمرانی است.
اگر سازمان حفاظت محیط زیست نتواند جایگاه خود را در ساختار قدرت اجرایی بازتعریف و تثبیت کند، حتی سفرهای خارجی پرهزینه و حضور در جلساتی مانند COP۳۰ نیز بیش از آنکه دستاورد واقعی اقلیمی داشته باشد، صرفاً جنبه نمادین و تشریفاتی خواهند داشت که با توجه به شرایط اقتصادی کشور و شرایط نابسامان اقتصادی کارکنان این سازمان، شایسته است نظارت سختگیرانه بیشتری بر تعداد و مدت زمان و تعداد اعضای هیات اعزامی صورت گیرد. از سویی بازتعریف جایگاه سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان نهاد حاکمیتی، مشورتی، هماهنگکننده و سیاستگذار اقلیمی دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه شرط بقا و اعتبار ایران در نظم نوین حکمرانی اقلیمی جهان است.