مرد عاشق با همدستی پدربزرگش، همسر و دخترش را کشت تا دوباره ازدواج کند!

مرد هندی با نقشه‌ای از پیش طراحی شده، همسرش و دختر 7ساله او را به قتل رساند تا بتواند با زنی که عاشقش شده بود ازدواج کند.

به گزارش ایندیا پستز، حدود 10روز پیش با پیدا شدن جسد نیمه‌جان دختر بچه‌ای زیر درختی در منطقه بانکا در هند، تحقیقات پلیس درباره این پرونده آغاز شد.

دختر7ساله به بیمارستان منتقل شد اما کمی بعد جانش را از دست داد و پلیس برای پیدا کردن سرنخ‌هایی از قاتل یا قاتلین، دوربین‌های مدار بسته آن منطقه را مورد بررسی قرار داد.

در بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته نخستین سرنخ‌ها به‌دست آمد و مأموران متوجه راننده خودرویی شدند که جسد نیمه جان دختر بچه را به آن منطقه منتقل و زیر درختی در نزدیکی یک تپه رها کرده و متواری شده است. با استفاده از همین سرنخ، راننده خودرو که مردی به نام ارشاد بود شناسایی و دستگیر شد.

ارشاد در اعتراف خود پرده از راز قتل دختر 7ساله‌اش برداشت و به پلیس گفت:‌ 4 سال پیش با زنی به نام روبیدا ازدواج کردم. از همسرش جدا شده بود و ما عاشق هم شدیم و با وجود اینکه وی از همسر اولش یک دختر 2ساله به شونا داشت، با هم ازدواج کردیم.

متهم ادامه داد: در همه این سال‌ها پدربزرگم که دختر دیگری را برایم درنظر داشت، مدام در گوشم می‌خواند که باید با آن دختر ازدواج کنم. من کم کم به آن دختر علاقه‌مند شدم و موضوع را با روبیدا در میان گذاشتم و گفتم که این دختر را پدربزرگم برایم درنظر گرفته است و می‌خواهم با او ازدواج کنم. اما او مخالفت کرد.

ارشاد ادامه داد: اصرار پدربزرگم برای ازدواج دوم همچنان ادامه داشت؛ چرا که آن دختر از خانواده‌ای پولدار بود و پدربزرگم می‌گفت که این ازدواج به نفع همه خانواده ما است. بنابراین با پدربزرگم نقشه قتل همسرم و دخترش را کشیدیم تا دوباره ازدواج کنم. یک شب که دختر روبیدا بیمار بود، به بهانه رفتن نزد پزشک آنها را سوار خودرو کرده و در بین راه هر دو را خفه کردیم و هر کدام را در منطقه‌‌ای با فاصله زیاد از هم رها کردیم.

با این اعترافات، پلیس پدربزرگ قاتل را نیز دستگیر و او به شرکت در این جنایت هولناک اعتراف کرد. در ادامه مأموران راهی منطقه‌ای شدند که جسد مادر در آنجا رها شده بود، اما چون چند روز از مرگ این زن می‌گذشت جسد تقریبا فاسد شده بود. به‌گفته رئیس پلیس منطقه بانکا، متهمان به مراجع قضایی تحویل داده شدند.

 

دیدگاه