اعدام مردی که بعد از قتل دوستش 7 سال با هویت جعلی زندگی می‌کرد

حکم قصاص مردی که دوستش را در یک نزاع کشته بود، بعد از کش و قوس‌های فراوان در پرونده بالاخره اجرا شد.

به گزارش جهان مانا ، پرونده این محکوم به قصاص شامگاه 15آبان‌ماه سال‌90 گشوده شد،‌ زمانی که در ساعات پایانی شب به مأموران کلانتری 158 کیانشهر خبر دادند جوانی پس از مجروح شدن در جریان نزاعی خون‌بار به بیمارستان انتقال یافته اما خونریزی شدید و شدت جراحات باعث شده است که دوام نیاورد و  جانش را از دست بدهد.

شواهد نشان می‌داد درگیری خونین در قهوه‌خانه‌ای در خیابان فدائیان اسلام رخ داده و عامل قتل که پس از درگیری فرار کرده یکی از دوستان نزدیک مقتول بوده است. بررسی سوابق مظنون شناسایی شده حکایت از آن داشت که او از مجرمان سابقه‌دار است و بارها به اتهام شرارت و قدرت‌نمایی با سلاح سرد دستگیر و زندانی شده و حتی مجبور به پرداخت دیه شده است.

با بدست آمدن این اطلاعات بود که به دستور بازپرس جنایی گروهی از مأموران راهی خانه پدری مظنون در منطقه دولت‌آباد شدند اما خانواده‌اش مدعی شدند از او خبر ندارند.

پدر متهم به مأموران گفت: دوستان پسرم تماس گرفتند و گفتند که او با یکی از دوستانش درگیر شده است. من خودم را به بیمارستان رساندم اما نتوانستم پسرم را پیدا کنم. در آنجا بود که فهمیدم یکی از دوستانش را مجروح کرده و فراری است،‌ البته قبل از آن از خودش هیچ اطلاعی نداشتم.

در پی فرار متهم به قتل مأموران مدتی محل‌هایی را که ممکن بود او در آنجا تردد داشته باشد، تحت نظر گرفتند اما نتوانستند هیچ ردی از او بیابند. با این وجود تحقیقات برای دستگیری متهم فراری همچنان ادامه داشت تا اینکه مدتی بعد دریافتند متهم به‌صورت غیرقانونی و از مرزهای غربی کشور به خارج فراری شده است. به همین دلیل مأموران از پلیس بین‌الملل درخواست کمک کردند و پرونده در اختیار مأموران اینترپل قرار گرفت. با وجود اینکه تا مدت‌ها از قاتل فراری خبری نبود و حدود هفت سال از شروع ماجرا گذشته بود اما رسیدگی به پرونده همچنان در دستور کار پلیس قرار داشت.

در حالی که سرنخ جدیدی از قاتل فراری وجود نداشت از پلیس ترکیه خبر رسید جوانی ایرانی که به‌طور غیرقانونی در ترکیه اقامت داشته و سعی داشته به طور قاچاقی به آلمان برود دستگیر شده است. به این ترتیب مهاجر غیرقانونی در اختیار پلیس بین‌الملل ایران قرار گرفت و از طریق پایانه مرزی شهرستان ماکو به کشور منتقل شد.

با آغاز تحقیقات مقدماتی معلوم شد مدارک هویتی جوان دستگیر شده جعلی است و ماموران با فاش‌شدن هویت واقعی او پس از بررسی سوابقش با توجه به سابقه دار بودن او دریافتند وی فردی است که هفت سال قبل دوست خود را در قهوه‌خانه راهی بیمارستان کرده و فراری شده است. در این شرایط بود که پای ماموران پلیس آگاهی تهران به پرونده ااز شد.

مرد جوان که هنوز منکر هویت واقعی خود بود و  باورش نمی‌شد پس از 7سال پلیس همچنان در تعقیبش باشد، وقتی تحت بازجویی دقیق‌تر قرار گرفت و ماموران جزییات را در برابرش قرار دادند به قتل دوستش اعتراف کرد. او گفت: من و مقتول دوست بودیم. شب حادثه به قهوه‌خانه‌ای رفته بودیم و هر دو شرایط غیرعادی داشتیم.نمی‌دانم چطور شد که درگیری لفظی و بگومگو پیدا کردیم  و من با چاقو به او حمله کردم و چند ضربه به شکم و سینه‌اش زدم و بعد هم فرار کردم.

متهم در مورد فرار خود گفت: مدتی در خانه یکی از دوستانم مخفی شدم. بعد مبلغی پول تهیه کردم و توانستم غیر قانونی از کشور فرار کنم. به‌سختی توانستم خودم را به آلمان برسانم. 5سال به‌عنوان مهاجر در کمپ‌های آلمان زندگی می‌کردم اما در کمپ با چند نفر درگیر و مجبور شدم آنجا را ترک کنم و بعد از مدتی به ترکیه رفتم. در آنجا با نام جعلی زندگی می‌کردم اما پلیس ترکیه خیلی زود من را شناسایی کرد و به‌عنوان مهاجر غیرقانونی به پلیس ایران تحویل داد. فکر می‌کردم با گذشت 7سال پرونده مسکوت مانده و آبها از آسیاب افتاده است، ولی مأموران متوجه شدند من یک قاتل فراری هستم و من را به تهران فرستادند.

در پی بدست آمدن نتایج قطعی در مورد هویت متهم و اعترافات خودش با صدور قرار قانونی بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی، برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و تحقیقات در این‌باره به جریان افتاد. در نهایت این متهم در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت. قضات دادگاه گیفری با توجه به اسناد و مدارک، درخواست خانواده مقتول مبنی بر صدور حکم قصاص و دفاعیات متهم رای به قصاص او دادند. پس از آن پرونده در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و حکم قصاص تایید شد. در ادامه روند قضایی پرونده به دادسرای جنایی تهران بازگشت روند اجرای حکم شروع شود. در پی آن بود که متهم سال گذشت پای چوبه دار رفت و موفق شد با جلب نظر  اولیای‌دم به طور موقت از قصاص نجات پیدا کند. اما در حدود یکسال گذشته اولیای دم و متهم و خانواده متهم نتوانستند به توافق قطعی برسند تا او برای همیشه از مرگ رهایی یابد. به‌همین دلیل محکوم به قصاص صبح دیروز در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفت و آخرین تلاش‌هایش هم برای نجات جان خود بی فایده بود و در نهایت به خواست اولیای دم که نه رضایت دادند و نه مهلتی برای توافق دار مجازات پایان زندگی این محکوم را رقم زد.

 

دیدگاه