گروگانگیری اتباع غیرمجاز برای اخاذیهای بزرگ
سه مرد خارجی که به بهانه کار و شرایط بهتر اتباع ساکن در ایران را فریب میدادند و از آنها اخاذی میکردند، دستگیر شدند.

به گزارش جهان مانا ، چندی پیش رانندهای که در حال تردد در جادههای فرعی اطراف پایتخت بود، ناگهان متوجه مرد جوانی شد که روی زمین افتاده بود. او در ابتدا تصور کرد که مرد جوان جان خود را از دست داده است. راننده با عجله خودروی خود را متوقف کرد و به سمت او رفت تا پس از بررسی وضعش با پلیس تماس بگیرد. او وقتی با دقت بیشتری به مرد روی زمین نگاه کرد، صدای ضعیف و خفیف نالههای شنید. با وجود اینکه مرد به سختی نفس میکشید، راننده متوجه شد که او هنوز زنده است و علائم حیاتی دارد.
بنابراین راننده بلافاصله با شماره ۱۱۰ فوریتهای پلیس و اورژانس تماس گرفت. تیم امدادی به سرعت به محل حادثه رسید و پس از آن مرد جوان که در وضعیت وخیمی قرار داشت، به بیمارستان منتقل شد. مرد مجروح پس از مراقبتهای ویژه پزشکی به هوش آمد و آن موقع بود که توانست جزئیات حادثه تلخی را که برایش رخ داده بود، برای ماموران پلیس شرح دهد. او گفت: «مدتی قبل در یک کانال تلگرامی با مردی آشنا شدم که ادعا میکرد میتواند مرا به کشورهای اروپایی بفرستد. او مدعی بود که برایم شغلی در یکی از شبکههای تلویزیونی خارج از کشور پیدا میکند.»
مرد جوان ادامه داد: «به او گفتم هیچ مدرک یا تجربهای در زمینه بازیگری ندارم، اما او اطمینان داد که این موضوع مشکلی ایجاد نمیکند. او گفت خیالم راحت باشد و در آنجا کلاسهای بازیگری و گویندگی هم برایم برگزار میشود و حتی اگر نتوانم بهعنوان بازیگر فعالیت کنم، میتوانم در پشت صحنه مشغول به کار شوم. به همین خاطر پیشنهاد او برایم بسیار وسوسهانگیز بود. به همین دلیل با او قرار ملاقاتی گذاشتم اما وقتی به محل قرار رفتم، او که همراه دو نفر دیگر به آنجا آمده بود به بهانه اینکه دفترشان در خارج از تهران است، مرا فریب داد. آن افراد مرا به یک سوله متروکه در منطقهای دورافتاده بردند.»
او ادامه داد: «وقتی به سوله رسیدیم، متوجه نیت شوم آنها شدم. آنها مرا گروگان گرفتند و تهدید کردند که باید ۵ هزار دلار به حساب ارز دیجیتال آنها واریز کنم. در غیر این صورت مرا به پلیس مهاجرت ایران تحویل میدهند و از کشور اخراجم میکنند. آنها به دلیل ظاهر من تصور کرده بودند که من اتباع خارجی، احتمالاً افغانستانی یا پاکستانی، هستم و به همین دلیل قصد داشتند از من اخاذی کنند. تمام ماجرای مهاجرت و کار در شبکههای خارجی فقط طعمهای بود تا مرا وسوسه کنند و به دام بیندازند.»
مرد جوان با حالتی پریشان ادامه داد: «هرچه به آنها گفتم که من ایرانی هستم و اتباع خارجی نیستم، حرفم را باور نکردند. آنها برای رسیدن به هدفشان شروع به شکنجه من کردند. من که نه تنها ایرانی بودم، بلکه وضعیت مالیام هم بهگونهای نبود که بتوانم چنین مبلغ هنگفتی را به آنها پرداخت کنم، مدام مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. شکنجههای آنها آنقدر شدید بود که در نهایت از شدت درد و فشار از هوش رفتم. شاید آنها گمان کردند من فوت کردهام یا به زودی جانم را از دست میدهم، برای همین بدن نیمه جانم را در بیابانهای اطراف تهران بردند و رها کردند. اگر آن راننده عبوری مرا به موقع پیدا نکرده بود، بدون شک میمردم.»
پلیس پس از شنیدن اظهارات مرد جوان، تحقیقات گستردهای را برای شناسایی و دستگیری عاملان این آدم ربایی آغاز کرد. از آنجا که آدمربایان تصور میکردند شاکی ایرانی نیست و با شهر آشنایی ندارد، چشمان او را نبسته بودند. همین موضوع به ماموران کمک کرد تا با استفاده از اطلاعات و سرنخهایی که مرد جوان ارائه داد، محل سوله مخوف آدمربایان شکنجهگر را شناسایی کنند. ماموران پس از بررسیهای دقیق و عملیات میدانی، موفق شدند سوله را زیر نظر بگیرند و در نهایت سه متهم اصلی این پرونده توسط ماموران پلیس دستگیر شدند.
متهمان در جریان بازجوییهای انجامشده، به جرم آدمربایی اتباع خارجی و سرقتهای سریالی از آنها اعتراف کردند و گفتند که با استفاده از ترفندهای مشابهی که قربانی ایرانی را فریب دادهاند، افراد دیگری را هم فریب داده و از آنها اخاذی کردهاند. این گروه با سوءاستفاده از شرایط اتباع خارجی و فریب آنها با وعدههای دروغین مهاجرت و کار، جنایات متعددی را مرتکب شده بودند. تحقیقات پلیس نشان داد که این باند بهصورت سازمانیافته عمل میکرد و سوله متروکهای که مرد جوان به آن برده شده بود، یکی از پایگاههای اصلی آنها برای اجرای نقشههایشان بود.
با تکمیل تحقیقات، پرونده این آدمربایی و اخاذی به مراجع قضایی ارجاع شد تا متهمان به سزای اعمالشان برسند.