ظریف نیاید، جهانگیری می‌آید؟

زمانی که سیدحسن خمینی با توصیه مقام معظم رهبری، کناره‌گیری خود را از انتخابات اعلام کرد، ظریف به عنوان گزینه بعدی اصلاح‌طلبان مورد توجه قرار گرفت. او این پتانسیل را داشت که اجماع همه گروه‌های اصلاح‌طلب را جلب، و با عبور از سد شورای نگهبان مشارکت در انتخابات را نیز افزایش دهد.

روند رو به جلوی مذاکرات وین نیز این شانس را برای وزیر امور خارجه فراهم کرده بود که در صورت رسیدن به نتیجه مطلوب، آرای مردمی را به سبد اصلاحات اضافه کند.
اما بازی‌های سیاسی شرایط جدیدی را رقم زد. تخریب ظریف در دستور کار قرار گرفت. آخرین گام آن انتشار فایل صوتی محرمانه وزیر خارجه بود که بخشی از آن به تقابل ظریف با محبوب‌ترین فرمانده نظامی کشور اختصاص داشت.

حذف و تدوین برنامه‌ای تازه

با انتشار این فایل گمانه زنی‌ها شروع شد. گروهی هدف این اقدام را احیای بدنه یخ‌زده حامیان جریان اصلاحات و ایجاد دوقطبی انتخاباتی به نفع جریان اصلاحات تفسیر و عده دیگر تخریب ظریف درزمین سیاست خارجی و جلوگیری از عرض اندام او در کسب اعتماد عمومی را هدف از این اقدام دانستند.

حتی برخی شنیده‌ها انتشار این فایل صوتی را همان بمب خبری می‌دانستند که در محافل احمدی‌نژادی‌ها خبر آن منتشر شده بود و اعلام کرده بودند که این بمب پیش از انتخابات منفجر می‌شود.

گمانه بازگشت به روزهای اوج

در این میان تصور می‌شد که پست اینستاگرامی ظریف درباره انتشار فایل صوتی و حمایت اصلاح‌طلبان از وی یک بار دیگر او را به روزهای اوج برگرداند.

اما سخنان گلایه‌آمیز رهبر معظم انقلاب معادلات را تا آنجا تغییر داد که برخی بسته شدن پرونده انتخاباتی ظریف سخن می‌گویند به خصوص آن‌که معتقدند دیگر شورای نگهبان ظریف را تایید صلاحیت نمی‌کند.

احتمال ورود جهانگیری

اما معرفی اسامی ۱۴ داوطلب انتخابات ریاست جمهوری به جبهه اصلاحات از سوی احزاب، در 12 اردیبهشت احتمالات جدیدی را مطرح کرد. در میان این شخصیت‌های حقوقی، به ترتیب محمدجواد ظریف و اسحاق جهانگیری بیشترین رای را در میان احزاب اصلاح‌طلب داشتند؛ بنابراین با حذف ظریف، طبیعتا جهانگیری جای وی را خواهد گرفت.

معاون اول دولت‌های یازدهم و دوازدهم، درباره نامزدی خود در انتخابات، تصریح کرده است که فعلا برنامه‌ای ندارد اما این امر به معنای عدم حضور نیست. تجربه بالا در مسوولیت‌های اجرایی از یک سو و امکان تایید صلاحیت می‌تواند این احتمال را که وی گزینه اصلی جریان اصلاحات باشد تقویت ‌کند. نزدیکی او به رئیس دولت اصلاحات و تکنوکرات‌های اصلاح طلب، امکان اجماع در مورد او را افزایش می‌دهد و بسیاری کاندیداتوری او را ادامه مسیری می‌دانند که اصلاح‌طلبان در سال ۱۳۹۲ آغاز کردند.

برخی تحلیلگران نیز حضور چند شب پیش او در شبکه اجتماعی کلاب‌هاوس و ماراتن پرسش و پاسخ‌های متنوع را نشانه‌ای برای ورود معاون اول به انتخابات تعبیر کرده‌اند. به خصوص اینکه جلسه انتخاباتی کلاب‌هاوسی او چند ده هزار مخاطب داشت.

مشکلات پیش رو

نباید از نظر دور داشت که جهانگیری نیز در کانون انتقادات جدی برخی اصلاح‌طلبان قرار دارد چرا که او شریک عملکرد دولت روحانی بوده و احتمال این‌که بتواند حمایت عمومی را به دست بیاورد دور از ذهن است. گرچه پاره‌ای دیگر معتقدند سخنان جهانگیری در کلاب‌هاوس نشان داده که وی با ایجاد فضایی رادیکال در رقابت‌های انتخاباتی، آرای لازم را کسب می‌کند.

از سوی دیگر بخشی از اصلاح‌طلبان با کاندیداتوری او مخالفت کرده و آن را خطای استراتژیک می‌دانند. این گروه دلار ۴۲۰۰ تومانی را پاشنه آشیل او می‌دانند و معتقدند که این مسئله مقبولیت جهانگیری را زیر سوال برده است.

پرونده مهدی جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری نیز امکان تخریب‌پذیری او را بالا می‌برد.
با همه این اما و اگرها، از آنجا که اصلاح‌طلبان قصد ندارند با چند کاندیدا وارد کارزار نهایی انتخابات شوند می‌توان پیش‌بینی کرد که گزینه پایانی اصلاحات اسحاق جهانگیری است.

قابل پیش‌بینی است که به سیاق انتخابات ۱۳۹۶، یک یا چند کاندیدای پوششی در کنار جهانگیری وارد عرصه شوند تا در مناظره‌ها به او کمک کنند، اما در این بین آیا چهره‌ای مانند مسعود پزشکیان که خود را مقید به تشکیلات اصلاح‌طلبان نمی‌داند یا محمد رضا عارف حاضر به کنارگیری به نفع کاندیدای نهایی خواهند شد؟

منبع: قرن نو

دیدگاه