محمود صادقی: دارد امام‌زدایی می‌شود/ امام می‌گفت «همه با هم»، الان می‌گویند «همه با من»!

دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها با اشاره به اینکه دارد «امام‌زدایی» می‌شود، گفت: همین که این بلا را بر سر نهاد انتخابات آورده‌اند، در واقع به معنای حذف امام از عرصه حکمرانی است. چتر امام بر سر همه باز بود. مثلا در نامه آقای انصاری که می‌خواهند از جامعه روحانیت جدا شوند، ببینید امام چه نگرشی دارد؛ ضمن اینکه دعوت به وحدت می‌کند، کثرت را هم به رسمیت می‌شناسد و مانع آن انشعاب نمی‌شود.

به گزارش جهان مانا، مشروح گفت‌وگو با محمود صادقی نماینده سابق مجلس را در ادامه می‌خوانید:

دکتر مصطفی معین در سیزدهمین همایش سلامت روان و رسانه با اشاره به نتایج یک پیمایش هشدار داد که بی‌اعتمادی در سطح عمومی به 81 درصد می‌رسد. نظر شما در این خصوص چیست؟

این بخشی از موج چهارم سنجش ارزش‌ها و نگرش‌ها بوده نتایج آن منتشر نشده ولی بعضی افراد دسترسی دارند؛ نشان می‌دهد خیلی وضع خوبی نداریم و مخصوصا در دو سال اخیر شدید افت کرده است.

این موضوع چه تأثیری می‌تواند در مشارکت انتخابات داشته باشد؟

عنصر اصلی سرمایه اجتماعی، سنجش عنصر اعتماد افقی و عمودی است؛ یعنی اعتماد اقشار جامعه به رأس و حتی اعتماد اقشار جامعه به همدیگر. به نظرم بزرگترین عاملی هم که در افزایش و کاهش مشارکت تأثیر می‌گذارد، بحث اعتماد است و متأسفانه مردم اعتماد به نهادهای حکومتی را از دست داده‌اند و برآورد من این است که در پایین‌ترین سطح قرار دارد.

نسبت به چه چیزی یا چه زمانی؟

نسبت به کل این 45 سال، یک افول شدید کرده است.

در مورد میزان مشارکت هم نظرسنجی‌های مختلف منتشر شده ولی تقریبا در همه نظرسنجی‌ها اتفاق نظر وجود دارد که میزان مشارکت در این انتخابات کمتر از 30 درصد است. اگر نظرسنجی جدیدی در این خصوص مطالعه کرده‌اید، نتایج آن را برای ما بفرمایید. نظر خود شما در خصوص مشارکت مردم در انتخابات چیست؟

همین که نظرسنجی‌ها منتشر نمی‌شود، دلالت خاصی دارد. در ادوار گذشته نظرسنجی‌ها حداقل به صورت ماهیانه منتشر می‌شد. آخرین نظرسنجی ایسپا مربوط به آبان ماه است و بعد از آبان دیگر منتشر نشد؛ نشان می‌دهد که اوضاع خوب نیست.

آخرین نظرسنجی که من شنیده‌ام مربوط به زمان ثبت‌نام انتخابات(مرداد ماه) است که میزان مشارکت در تهران را بین 6 تا 9 درصد پیش‌بینی کرده، در مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ حدود 20 درصد و سراسر کشور حدود 24 تا 27 درصد بود. ولی دلایلی نداریم که انگیزه‌های مشارکت را بالا ببرد؛ چه از بُعد اقتصادی و معیشتی که عامل تعیین کننده‌ای هست و چه اقداماتی که به نوعی جلب اعتماد عمومی کند، متأسفانه رخ نداده و باید همین حدود باشد.

در بعضی از نظرسنجی‌های دیگری که گفته شده و منتشر نشده، میزان مشارکت در تهران را تا 15 درصد و کل کشور را تا 30 درصد گفته‌اند. چون گزینه‌های مختلفی مثل شرکت قطعی و شرکت احتمالی هست، شرکت قطعی بر اساس شنیده‌ها در بهترین حالت 30 درصد است.

شما عضو جبهه اصلاحات هم هستید. اکثر قریب به اتفاق کاندیداهای اصلاح‌طلب در این انتخابات رد صلاحیت شدند تا جایی که جبهه اصلاحات اعلام کرد در تهران و خیلی از شهرها امکان ارائه لیست نداریم.  این رد صلاحیت‌های گسترده چه تأثیری در مشارکت مردم و احساس تأثیرگذاری رأی آنها دارد؟

طبیعتا در انتخابات مردم هرچه گزینه‌های بیشتری برای انتخاب داشته باشند، یکی از عوامل مؤثر در افزایش مشارکت است. هرچه حلقه رقابت تنگ‌تر و محدودتر و در واقع گزینه‌ها برای مردم کمتر شود هم مؤثر است. اینکه چه مقدار مؤثر هست هم نکته جالب و قابل تأملی است. شنیده‌ها از بعضی نظرسنجی‌ها و ادعاهایی که هست، گفته‌اند میزانش پنج درصد است. اما باید سنجید که چرا به اینجا رسیده است. آیا قبلا هم همین بوده یا نه؟ قبلا خیلی رقابت بیشتر بود و اثرگذاری زیادی روی میزان مشارکت داشت ولی همین کاهش بسیار جای تحلیل دارد.

یکی از عناصر انتخابات «رقابت» است، ولی عنصر دیگر «معنادار بودن انتخابات» است.

اصولا معنادار بودن انتخابات با رقابت مرتبط است.

با همدیگر مرتبط است، ولی الآن ما به حدی رسیده‌ایم که حتی اگر کاندیداهای خیلی شاخص اصلاح‌طلب هم تأیید می‌شدند، یا مشارکت می‌کردند و تأیید می‌شدند، معلوم نبود که چند درصد روی افزایش مشارکت تأثیر دارد. به دلیل تجربه‌هایی که مردم کرده‌اند مبنی بر اینکه حتی آدم‌های مورد اعتمادشان در این نهاد انتخابی، یعنی مجلس، اثرگذاری ندارند. یعنی آدم انتخاب می‌کنند و حتی فرد هم می‌خواهد مؤثر باشد ولی این جایگاه دیگر اثرگذاری خودش را از دست داده است.

ترس از رد صلاحیت چقدر در محافظ کار شدن نمایندگان مجلس تأثیر داشته است؟

نمایندگان مجلس همواره سایه شورای نگهبان را بالای سر خودشان می‌بینند. طبق قانون فعلی شورای نگهبان تا قبل از صدور اعتبارنامه می‌تواند فرد را رد صلاحیت کند و خواسته اعضای شورای نگهبان این است که نظارت آنها تا پایان دوره نمایندگی ادامه داشته باشد. ولی نظارت شورای نگهبان بر رفتار نمایندگان یک قانون نانوشته است. یعنی از لحاظ مسائل اخلاقی و فساد مالی باید نهادهای ذیربط گزارش بدهند و این خوب است ولی مسأله بحث دیدگاه‌ها و نگرش‌ها  و بُعد سیاسی است.

نظر شما در مورد بیانیه 110 نفر چیست؟

کسی که عضو جبهه اصلاحات هست، معنا ندارد بیانیه‌ای که با مصوبه جبهه اصلاحات مغایرت دارد را امضا کند.

بعضی از اعضای جبهه اصلاحات امضاء کرده‌اند.

کسانی که این بیانیه را امضاء کرده‌اند، تا حدی که من شناخت دارم، آدم‌های با حسن نیّت، صداقت و سلامتی هستند. حق دارند و آزاد هستند که حرف بزنند و شاید فضاهای جدیدی را باز کنند، ولی از دبیرکل حزبی که عضو جبهه اصلاحات است، این رفتار غیرتشکیلاتی محسوب می شود. به هر حال طبق آیین‌نامه جبهه اصلاحات همه باید نتیجه اکثریت را تبعیت کنند.

آیا کنشی که آنها داشته‌اند می‌تواند خلأ حضور اصلاح‌طلبان را جبران کند؟

به نظرم اگر قبل از انتخابات چنین حرکتی شروع می‌شد و حتی در خود ثبت‌نام‌ها مؤثر واقع می‌شدند و می‌توانستند یک جریانی شکل بدهند، شاید مؤثر بود. ولی الآن دقیقه 90 است و می‌گویند اگر ذرّه بین بگذاریم یک تعدادی در تأییدشده‌ها پیدا می‌شوند. مردم این را تجربه کرده‌اند و چیز جدیدی نیست؛ در واقع آزموده را آزمودن است و «آزموده را آزمودن خطا است».

البته خود این دوستان خوب با حسن نیّت هم در گروه‌هایی که بحث شده می‌گویند ما اصلا کاری به عامه مردم نداریم و بیشتر برای نخبگان این حرف را زده‌ایم که بحثی را باز کنیم.

امام خمینی(س) یک جمله کلیدی دارد که می‌گوید «میزان رأی ملت است». اتفاقاتی که مخصوصا در دو سه انتخابات اخیر افتاده چقدر با این راهبرد حضرت امام تناسب دارد؟

بحث تأثیرگذاری انتخابات به همین بر می‌گردد. یعنی مردم چون می‌بینند رأی آنها میزان نیست و اثرگذار نیست، اعتمادشان را از دست داده‌اند. اگر بخواهم تجربه خودم در مجلس دهم را بگویم که چرا میزان رأی ملت نیست، مثلا رأی مجلس دهم به لوایح FATF است که حدود هفت سال می‌گذرد و هنوز در مجمع تشخیص خاک می‌خورد؛ پس معلوم است که میزان رأی ملت نیست.

غفلت از امام چقدر به کشور ما آسیب می‌زند؟

کاش فقط غفلت بود؛ دارد «امام‌زدایی» می‌شود. همین که این بلا را بر سر نهاد انتخابات آورده‌اند، در واقع به معنای حذف امام از عرصه حکمرانی است. چتر امام بر سر همه باز بود. مثلا در نامه آقای انصاری که می‌خواهند از جامعه روحانیت جدا شوند، ببینید امام چه نگرشی دارد؛ ضمن اینکه دعوت به وحدت می‌کند، کثرت را هم به رسمیت می‌شناسد و مانع آن انشعاب نمی‌شود. یعنی وحدت در بحث‌های کلان و منافع ملی اما در عین حال کثرت را به رسمیت می‌شناخت و این را باعث حذف افراد نمی‌دانست.

در دوره امام آیت‌الله صافی عضو شورای نگهبان است و آیت‌الله صانعی هم هست. امام به همه افراد احترام می‌گذاشت؛ ضمن اینکه خط و گرایش خودش را هم داشت.

چند ماه پیش در سایت جماران یک سری اسناد از لیست رأی امام در سه مجلس اول منتشر کردیم. در آن لیست رأی امام از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تا یدالله سحابی و مهندس بازرگان حضور داشتند.

جالب است که انتخابات مجلس اول بعد از سقوط دولت موقت برگزار شده است. یعنی به خاطر مسائلی استعفا داده و کنار رفته، ولی باز امام در رأی خود به آنها توجه داشته است؛ یعنی می‌خواست همه باشند. امام می‌گفت «همه با هم» و الآن می‌گویند «همه با من».

آیا بیانیه‌ای که برخی اصلاح‌طلبان امضا کرده‌اند را می‌توان -به تعبیر آقای آرمین- به انشعاب در جبهه اصلاحات تعبیر کرد؟

من فکر نمی‌کنم هدف آنها انشعاب بوده باشد. مسیری که آنها گفته‌اند، مسیر اصلاحات است و چیز جدیدی نیست؛ اصلا مشی آقای خاتمی همین بوده و در اوج اتفاقات 15 سال اخیر، آقای خاتمی به دماوند رفت و رأی داد. سال 92 هم اصلاح‌طلبان یک آدم با سابقه اصولگرایی را حمایت کردند و سال 94 که اکثر اصلاح‌طلبان را رد کرده بودند، فراخوان دادند و 180 نفر با لیست امید وارد مجلس شدند؛ و 80 نفر آنها به مسیر دیگری رفتند.

یعنی این مسیرها آزمایش شده و عملکرد حاکمیت مانع چنین مسیری  شده و این مسیر را است. همان صخره ستبری که آقای خاتمی گفته در این مسیر افتاده و اصلاح‌طلبان به جایی رسیده‌اند که باید گفتمان‌شان را نوسازی کنند؛ یعنی رشد و ارتقا بدهند و به خصوص بیشتر با مردم همراه باشند. آقای خاتمی در بیانیه 22 بهمن سال گذشته تأکید داشتند که باید این مسیر را ارتقا بدهیم ولی دوستان می‌خواهند همان مسیر را امتحان کنند و اشکالی هم  ندارد که امتحان کنند؛ روز 12 و 13 اسفند نتیجه‌اش را می‌بینند.

دغدغه الآن ما این است که هم باید حرمت این دوستان حفظ شود، هم حسن انسجام از بین نرود و در عین حال همه حرف‌ها را بزنیم. اگر دوستان به روش جبهه اصلاحات نقدی دارند، اجازه بدهند که دیگران هم به آنها نقد داشته باشند. نقدی که من دارم و توئیت هم کرده‌ام این است که این دوستان دغدغه توسعه دارند و گفته‌اند که در میان این کاندیداها 100 نفر آدم توسعه‌گرا پیدا می‌شود. در حالی که یکی از مؤلفه‌های مهم توسعه‌گرایی در عرصه سیاست، احترام به احزاب و نهادهای جامعه مدنی است. اینکه آدم‌ها به عنوان شخص حقیقی امضاأ کنند و لیست ارائه بدهند، با توسعه تناسب ندارد. اگر دنبال توسعه هستیم باید تشکل‌های مدنی و احزاب را تقویت کنیم. در واقع کاری که مغایر تشکیلات، حزب و نهادهای مدنی باشد، خودش یک کار ضد توسعه است.

 

منبع: جماران
دیدگاه