زینب موسوی و مسعود فراستی
برخی طنزنویسان به دلیل فضای سانسور در موضوعات سیاسی سراغ مسائل جنسی و جنسیتی میروند. جذابیت طنز جنسی تنه به تنه روزنامهنگاری سیاسی میزند و میتواند برای خودش مخاطبان زیادی بیاورد. این موضوع چنانچه به آرایههای ادبی زبان آراسته شود میتواند بسیار زیبا و تاثیر گذار باشد. اما در این سالها چنان دم دستی شده که نتیجهاش را در صفحههای مجازی میتوان دید.

بسیاری از ادب دوستان، شاهنامهپژوهان و اهل فرهنگ به شاهنامهخوانی غیر متعارف خانم زینب موسوی که با تکهپرانیهای جنسی و نگاه جنسیتی همراه است واکنش نشان دادهاند. حتی استاد شفیعی کدکنی هم تک بیتی زیبا از سروده قدیمیاش را در صفحه خود آورد:
زمانه بس که پلید و پلشت و مسخره شد
عیارسنجی خورشید کار شبپره شد
به گمانم این شعر شفیعی کدکنی خود بهترین پاسخ است لیکن من میخواهم زاویهای دیگر را بگشایم.
صفحات مجازی خانم موسوی در این سالها به ویژه پس از جنبش مهسا با اقبال زیادی مواجه شد ولی او ترجیح داده همه این اعتبار را با رفتار خودویرانگرانهاش به نابودی بسپارد. نقد شخصیتهای بزرگ کار بسیار ارزشمندی است که به توش و توان کافی نیاز دارد. در این سالها که فراغتی ناخواسته یا خودخواسته از مطبوعات یافتم به سراغ بزرگان زبان پارسی رفتم و از فردوسی و شاهنامه شروع کردم. پس از مطالعه شاهنامه و چندین کتاب و مقالات زیاد هر بار که خواستم در باره او چیزی بنویسم بیشتر به توش و توان اندکم برای نوشتن از فردوسی پیبردم. کار فردوسی در شاهنامه چنان سترگ است که حتی احمد شاملو هم با آن همه بزرگی در شعر معاصر نتوانست بر چهرهاش خدشه وارد کند. کار خانم موسوی بیشتر مرا یاد شاهنامهخوانی چند سال پیش آقای مسعودفراستی انداخت که البته بعدا عذرخواهی کرد و گفت مرد این میدان نیست. نباید بر زینب موسوی هم زیاد سخت گرفت که بیشتر خواسته طبعآزمایی و نامجویی کند. اگر کسی بخواهد به فردوسی نقد کند هیچگاه سراغ مسائل جنسیتی نمیرود. فردوسی و نظامی چنان هنرمندانه مسائل جنسی را در پرده بیان میکند که گردی بر دامنشان نمینشیند.
در سالهایی که در مطبوعات کار کردهام و با طنز و طنزنویسی سر و کار داشتم شاهد بودم که برخی طنزنویسان به دلیل فضای سانسور در موضوعات سیاسی سراغ مسائل جنسی و جنسیتی میروند. جذابیت طنز جنسی تنه به تنه روزنامهنگاری سیاسی میزند و میتواند برای خودش مخاطبان زیادی بیاورد. این موضوع چنانچه به آرایههای ادبی زبان آراسته شود میتواند بسیار زیبا و تاثیر گذار باشد. اما در این سالها چنان دم دستی شده که نتیجهاش را در صفحههای مجازی میتوان دید. به عنوان یک سردبیر مطبوعاتی تا جای ممکن این نوع نگارش را تعدیل میکردم. بعدها در بررسیهایی که کردم و همان موقع هم میشد حدس زد پی بردم که برخی در نهادهای امنیتی میکوشند طنزنویسان را به سمت بیان مسائل جنسی و جنسیتی بکشانند تا گرد سیاست و مسائل مهم نگردند و موفق هم شدند؛ زیرا طنز جنسی جذابیت دارد و میتواند ذهن را از مسائل سیاسی و مهم جامعه منحرف کند. احتمالا زینب موسوی هم پس از ناملایماتی که دیده به این راه هدایت شده که طنز اروتیک را بیازماید و طبعآزمایی کند. شاید بیربط نباشد که گفته شود سطح نازل ادبیات روزمره سیاسی و حتی سینمای ما که به تسخیر کمدیهای مبتذل درآمده نتیجه دخالت همین دستهای پنهان بودهاست. طنزنویسان معتبر یکی یکی کنار رفتند و کنار گذاشته شدند و ستونهای طنز کسانی چون عمران صلاحی، ابوالفضل زرویی نصرآباد و ابراهیم نبوی در رسانه امروز جایشان را به هرزهدراییهای فضای مجازی داده. نیازی نیست خانم موسوی را مثال بزنیم. سری به فیلمهای سینمایی این روزها و سالها بزنید.