تاملی بر بسترهای اجتماعی خیانت به وطن

خیانت در فرهنگ ایرانیان همانند دیگر ملت‌ها، عملی بسیار ننگین، شرم‌آور و سزاوار مجازات تلقی می‌شود. در چند روز اول جنگ پیشدستانه اسراییل علیه ایران، مساله «نفوذ و خیانت» به کلیدواژه پر بسامد تبدیل شد.

نویسنده : علی ميرزامحمدی *

علت این موضوع را باید در حجم حملاتی جست‌وجو کرد که به واسطه همکاری خیانت‌آمیز برخی شهروندان ایرانی و اتباع خارجی انجام یافته است. اتباعی که در مناطق مختلف ایران در قالب‌های مختلف قانونی (شغلی و تحصیلی) یا غیرقانونی در سایه حمایت‌های عرفی در حال زندگی هستند.

خیانت به وطن را از نظر جلوه‌های آنها می‌توان به دو بعد حمایت نظری و عملیاتی دسته‌بندی کرد. خیانت در بعد حمایت نظری به پشت ‌کردن فرد به وطن و حمایت رسانه‌ای از دشمن مربوط می‌شود. برخی افراد با خیانت نظری تصور می‌کنند در صورت تغییر حاکمیت می‌توانند در آینده سیاسی کشور سهمی داشته باشند. این افراد خود را نه خائن، بلکه مبارز و فعال سیاسی می‌دانند، اما ابزار آن را در دل بستن  به  دشمن جست‌وجو می‌کنند.

این نوشتار در تلاش برای نظریه‌پردازی درباره «درک ایرانیان از خیانت و برساخت فردی و اجتماعی آن» به عوامل  زیر پرداخته  است: 

عوامل فردی و روانشناختی: انسان‌های سالم با سازوکارهای روانی چون «شرمساری و عذاب وجدان» و منطق جلوگیری از مجازات، تمایلی به ارتکاب خیانت ندارند. اما شکست در نتیجه حوادث چرخه زندگی خانوادگی و شغلی چون طلاق، ورشکستگی مالی، بدهی‌های کلان، اخراج از کار و ... می‌تواند بستری برای دام‌های خیانت باشد. در این حالت خیانت مفری برای جبران این شکست‌هاست؛ با این همه بیشتر افراد پس از خیانت نمی‌توانند خود را از شرمساری و عذاب وجدان خلاص کنند و در نتیجه به دنبال فرصتی می‌گردند که خطای خود را جبران کنند. در چنین مواردی احتمال معرفی خود به مقامات قضایی و اعتراف بالاست. فشار و دوگانگی ‌روانی در این افراد حتی می‌تواند آنها را به مرز فروپاشی روانی و خودکشی بکشاند. 

با این همه، همه خیانت‌ها در نتیجه فشار حوادث منفی زندگی نیست و گاهی وسوسه‌های مالی و آینده مرفه نیز می‌تواند زمینه‌ساز خیانت باشد. 

عوامل اجتماعی: عوامل فردی و روانشناختی خیانت در بستر عوامل جامعه‌شناختی، تشدید یا تضعیف می‌شود. با تضعیف هویت ملی، ذهنیت برخی افراد به خیانت آماده می‌شود. این مساله در برخی افراد دوتابعیتی و گروه‌های قومیتی با حس نابرابری‌ اجتماعی بالا می‌تواند احتمال گرفتار شدن در سازمان‌های جاسوسی کشورهای رقیب یا جاذبه پیوستن به گروه‌های جدایی‌طلب را افزایش دهد. با وجود دلایل روانی فردی و جامعه‌شناختی، فرد به این راحتی نمی‌تواند مرتکب خیانت شود مگر آنکه با سازوکارهای «خنثی‌سازی روانی» خود را از شرم و عذاب وجدان خیانت برهاند. این سازوکار به فرد کمک می‌کند خود را به انجام خیانت محقق دانسته و بار گناه آن را کاهش دهد و حتی نام‌های مقبولی برای آن چون «مبارزه سیاسی و انتقام از حاکمیت» بتراشد.  با این همه تجربه چندین سال و به ویژه چند روز اخیر نشان داد بسیاری از چهره‌های منتقد که حتی «تجربه زندان» و «بی‌مهری جناحی» داشته‌اند نه تنها در این بستر، مرتکب خیانت عملیاتی نشدند، بلکه در حوزه نظری نیز با دشمن همدلی نشان ندادند و در کنار میهن و مردم قرار گرفتند.  سیاست اسراییل در پرورش نفوذی و به دام انداختن افراد خائن، سرمایه‌گذاری در گسل‌های سیاسی و اجتماعی در سطح داخلی ایران و گسل‌های منطقه‌ای است. در این زمینه بهتر است سیاست اسراییل را در منطقه قفقاز و مساله اعلام استقلال اقلیم کردستان و اعتراضات داخلی چند سال اخیر ایران مرور کنیم که چگونه با بازی روی این گسل‌های سیاسی و اجتماعی به یارگیری برای خود و نفوذ اطلاعاتی و عملیاتی و جذب جاسوس اقدام می‌کند. مساله ایران برای اسراییل فراتر از نظام جمهوری اسلامی، مساله رقیب هژمونی است که با وجود هر رژیمی در آن، این مساله تغییر چندان نخواهد نیافت. ایران آرمانی برای رقبای هژمونی منطقه به ویژه اسراییل، ایران تکه‌تکه شده است. بر این اساس، سیاست نفوذ رقبای هژمونی ایران اقتضا می‌کند که روی خیانت شهروندان ایرانی برنامه‌ریزی کرده تا به وقت مناسب از آن بهره‌برداری کنند. درباره کنترل این مساله حیاتی چند نکته قابل ذکر است: 

- مقابله با خیانت علاوه بر هوشیاری‌های امنیتی، کسب دانش و تکنولوژی روز به ویژه جاسوسی و ضد جاسوسی، نیازمند در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی و جامعه‌شناختی است. هم باید در عرصه فردی، به کنترل زمینه‌های گرفتاری افراد در دام خیانت به وطن همت گذاشت و هم در عرصه اجتماعی با کاهش تبعیض‌های اجتماعی در میان اقوام مختلف ایرانی، هویت ملی را تقویت کرد.

- لازم است در سیاست‌های منطقه‌ای مراقبت کرد که این سیاست‌ها به تشدید گسل‌های اجتماعی و سیاسی منتهی نشود تا کشورهای رقیب و متخاصم منطقه از آنها به نفع خویش در متقاعد کردن شهروندان به خیانت به کشور سوءاستفاده نکنند.  

- در سیاست‌های جمعیتی کشور درباره جابه‌جایی و مهاجرت اقوام ایرانی در استان‌های چند قومیتی باید این مهم را مدنظر قرار دهد که به هم خوردن بافت و ترکیب جمعیتی شهرها می‌تواند احتمال ناامنی و حتی تمایل به خرابکاری و خیانت را در گروه‌های اقلیت افزایش دهد. 

- مساله مهم آخر به حضور اتباع کشورهای همسایه در قالب دانشجو،  تاجر و مسافر مربوط می‌شود که با عدم کنترل می‌توانند طعمه سرویس‌های جاسوسی قرار بگیرند و حتی برای دیگر شهروندان ایرانی دام خیانت پهن کنند.

*جامعه‌شناس

 

دیدگاه
آخرین اخبار
بازار